شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید عابدین محمدجانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عابدین محمدجانی ۱۳۴۶/۶/۱ در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید مصطفی خمینی جزین آغاز و به پایان رساند. لکن به دلیل برخی مشکلات خانوادگی و اقتصادی از ادامه تحصیل محروم ماند و به کارگری پرداخت تا بتواند قسمتی از مخارج خانواده را تأمین کند. از همان کودکی با نماز مأنوس بود و اعتمادبهنفس فوقالعادهای داشت. اهل کار، تلاش و ایمان بود و سختیهای زندگی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
عابدین محمدجانی ۱۳۴۶/۶/۱ در روستای جزین از توابع آباده طشک نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید مصطفی خمینی جزین آغاز و به پایان رساند. لکن به دلیل برخی مشکلات خانوادگی و اقتصادی از ادامه تحصیل محروم ماند و به کارگری پرداخت تا بتواند قسمتی از مخارج خانواده را تأمین کند. از همان کودکی با نماز مأنوس بود و اعتمادبهنفس فوقالعادهای داشت. اهل کار، تلاش و ایمان بود و سختیهای زندگی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید اکبر اکبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در معرکه برخاستن و نشستن شمشیرها و موج خون، آنگاهکه حسین (ع) بر بالین علیاکبر خود رسید و چهره شبیه پیامبر (ص) را غرق در خون مشاهده کرد، صورت بهصورت فرزند گذاشت و آهی سوزان از دل کشید. سوزش آه حسین (ع) آتشی بر دلهای حسینیان زد که بعد از گذشت قرنها و سالها، به یاد آن لحظهها هر دم آه میکشند و برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره علیاکبر حسین (ع)، فرزندان خود را به نام مبارک...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند؛ بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. من در حالی این وصیتنامه را مینویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستادهام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن میکنم. این وصیتنامه را مینویسم و با امام زمان(عج) روبرو میشوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند؛ بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. من در حالی این وصیتنامه را مینویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستادهام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن میکنم. این وصیتنامه را مینویسم و با امام زمان(عج) روبرو میشوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی حسین نارنجی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی حسین نارنجی »
عشق بازی با معشوق به زیر رگبار مسلسل دنیایی دارد که باید از عاشقی پرسید که پیمانهاش را از میناب الستی پر کرده است. از علیحسین که 1341/6/1 در روستای مشکان نیریز میان خانوادهای متدین و مذهبی سرود حیات را سرداد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان گذرانید و وارد بازار کار شد. فردی بود مؤمن، متواضع وخوشرو. نماز، دعا و قرآن را فراموش نمیکرد و با اقوام و خویشان و خانواده رابطهای صمیمانه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی حسین نارنجی »
عشق بازی با معشوق به زیر رگبار مسلسل دنیایی دارد که باید از عاشقی پرسید که پیمانهاش را از میناب الستی پر کرده است. از علیحسین که 1341/6/1 در روستای مشکان نیریز میان خانوادهای متدین و مذهبی سرود حیات را سرداد. وی دوره ابتدایی را در دبستان شهید آیت مشکان گذرانید و وارد بازار کار شد. فردی بود مؤمن، متواضع وخوشرو. نماز، دعا و قرآن را فراموش نمیکرد و با اقوام و خویشان و خانواده رابطهای صمیمانه و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید بیگ میرزا فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بیگمیرزا فریدونی، ۱۳۴۴/۸/۹ در روستای رودخور در یک خانواده مذهبی و عشایری به دنیا آمد. دوران کودکی را بازندگی عشایری و تحت مراقبت و سرپرستی پدر، که فردی مؤمن و باخدا بود، پشت سر گذاشت. هفتساله بود که برای تحصیل به دبستان عشایر لبو محمدی رودخور رفت. با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند و به دلیل بعد مسافت محل زندگی تا مدرسه، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به همت دولتمردان مسلمان،...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد بيگ ميرزا فريدوني »
بیگمیرزا فریدونی، ۱۳۴۴/۸/۹ در روستای رودخور در یک خانواده مذهبی و عشایری به دنیا آمد. دوران کودکی را بازندگی عشایری و تحت مراقبت و سرپرستی پدر، که فردی مؤمن و باخدا بود، پشت سر گذاشت. هفتساله بود که برای تحصیل به دبستان عشایر لبو محمدی رودخور رفت. با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند و به دلیل بعد مسافت محل زندگی تا مدرسه، نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به همت دولتمردان مسلمان،...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی اصغر تمنادار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اصغر تمنادار »
علیاصغر، 1335/7/20 در یک روز پاییزی، طراوت بهار را به خانواده مذهبی، کشاورز و زحمتکش خود به ارمغان آورد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان احمد نیریزی با موفقیت پشت سر گذاشت. همزمان با درس، به کار کشاورزی نیز مشغول بود و اوقات فراغت خود را با کار در مزرعه میگذراند. شروع دوران سربازی او همزمان با درگیریهای اوایل انقلاب اسلامی بود. پس از گذراندن چندین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اصغر تمنادار »
علیاصغر، 1335/7/20 در یک روز پاییزی، طراوت بهار را به خانواده مذهبی، کشاورز و زحمتکش خود به ارمغان آورد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان احمد نیریزی با موفقیت پشت سر گذاشت. همزمان با درس، به کار کشاورزی نیز مشغول بود و اوقات فراغت خود را با کار در مزرعه میگذراند. شروع دوران سربازی او همزمان با درگیریهای اوایل انقلاب اسلامی بود. پس از گذراندن چندین...
رویای شهادت
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای شریف شبانی از رزمندگان شهر مشکان نقل میکند که: قبل از شروع مرحله دوم عملیات روی خاکریز نشسته بودیم. بچهها با هم شوخی میکردند و بعضی از آنها میگفتند: شاید ما شهید شویم از ما دلگیر نباشید و ما را حلال کنید. یکی از برادرها به نام آقای حسین راحتی که خیلی شوخ طبع بود، گفت: بچهها من از این عملیات بر نمیگردم. به او گفتم: چطور فهمیدی، گفت دیشب خواب دیدم و مطمئن شدم که شهید میشوم!...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید سعید شاهدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون.1 ( قرآن کریم) اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد، ما ایستاده ایم . ( امام خمینی ) هم اکنون که ما انقلاب کردیم، باید آنرا ادامه بدهیم وگر نه انقلابمان مانند اکثر انقلابهای جهان محکوم به مرگ و نابودی است. فقط باید تکیه ما به یک چیز باشد، آن هم الله. تنها انقلاب کافی نیست بلکه باید آنرا نیز نگهداریم. حال که رژیم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد شاهدي »
بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون.1 ( قرآن کریم) اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد، ما ایستاده ایم . ( امام خمینی ) هم اکنون که ما انقلاب کردیم، باید آنرا ادامه بدهیم وگر نه انقلابمان مانند اکثر انقلابهای جهان محکوم به مرگ و نابودی است. فقط باید تکیه ما به یک چیز باشد، آن هم الله. تنها انقلاب کافی نیست بلکه باید آنرا نیز نگهداریم. حال که رژیم...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید مرتضی یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۳/۴/۱۷ مژده ورود مرتضی به جمع خانواده مسلمان و متدین یاراحمدی را در شهرستان فسا، به پدر او دادند. باتربیت اسلامی خانواده از کودکی علاقهای خاص به اسلام و اهلبیت (ع) پیدا کرد. مرتضی دو سال از عمر خود را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدی رودخور گذرانید و بعدازآن مدرسه را رها و همراه پدر به امور کشاورزی پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج و پایگاه مقاومت، در آن نهاد مردمی ثبتنام و یکی از اعضای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
۱۳۴۳/۴/۱۷ مژده ورود مرتضی به جمع خانواده مسلمان و متدین یاراحمدی را در شهرستان فسا، به پدر او دادند. باتربیت اسلامی خانواده از کودکی علاقهای خاص به اسلام و اهلبیت (ع) پیدا کرد. مرتضی دو سال از عمر خود را در دبستان شهید فرجالله یاراحمدی رودخور گذرانید و بعدازآن مدرسه را رها و همراه پدر به امور کشاورزی پرداخت. با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل بسیج و پایگاه مقاومت، در آن نهاد مردمی ثبتنام و یکی از اعضای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
شکوفههای رنگارنگ بهاری، درختان زمستان زده را زینتی چشمگیر داده بودند. در نهمین روز از فروردین سال 1345 بود که در شهرستان نیریز، میان خانهای بیآلایش و ساده، غنچه وجود «علیرضا» صفا بخش دل اهل خانه شد و نور و شادی را در فضای آن پراکنده ساخت. هنوز راه رفتن را بخوبی نیاموخته بود که بر کنار سجاده پدر مینشست و معصومانه بر قیام و قعود وی مینگریست. کمکم رکوع و سجود را فراگرفت و عشق به پرستش...